همدلی
بی سبب نیست ،که چون زر شده ایم
قیمت از آهن و مس، سر شده ایم
گشته ایم یکدل و یک حرف و زبان
زهمین رو، به همه سر شده ایم
ما چه آسان با سلاح همدلی
فاتح و خجسته و فر شده ایم
در نبرد لشکری ازمشکلات
چیره تر ز تیغ قیصر شده ایم
با هم اندر آب و آتش تفته ایم
تیغه ای تیز و چو خنجر شده ایم
ما همان نخهای رشته رشته ایم
که کنون، طناب نو تر شده ایم
همچو انگشتان پیوسته به هم
مشت محکم و قوی تر شده ایم
یک درخت استوار و ریشه دار
ز پیوند پی و پیکر شده ایم
از گل پیوندمان عرق چکید
عرق و گلاب قمصر شده ایم
بین صدها نکته پند آفرین
نکته های ناب دفتر شده ایم